واي خدا قربونت بشم مننننن..

((واي خدا قربونت بشم من..))

اين جمله ايه که روزي هزار بار تو خونه ما تکرار ميشه..واسه چي؟به خاطر شيرين کارياي اين شيرين

عسل..نميدونين چه بلايي شده..ديونمون کرده با اين ناز و اداش..

درست مثل دوربين فيلمبرداري ميمونه..هر چي که میبينه فوري تکرار ميکنه..بعضي کاراشم من در آورديه..

اين هفته مهمون داشتيم..خونواده ي من و بابايي خونمون بودن..همه دور هم نشسته بوديم..داشتيم حرف ميزديم..يه دفه ديديم تو دستتو گذاشتي رو بينيت و ميگي:هييسسس!!!

خداي من ميخواستم همونجا قورتت بدم شکلات من..

تند تند واسه خودت دست ميزني و ميگي:دس  دس  دس!!
همين که اسم هاپو مياد ميگي:ها  ها  

آخ آخ وقتي که خوتو ناز ميکني که ديگه نگووووووو...يعني فقط کار خداست که نميخورمت ها..وگرنه الان

بايد دوباره تو دلم بودي..

بهت ميگم خودتو ناز کن..يه شونتو ميدي بالا..خودتو کج ميکني به يه طرف..دور خودت

ميچرخي..جونممممممم

اين روزا چون نميتونستم بهت زياد برسم و زياد بغلت کنم دل کوچولوت واسه مامان تنگ شده بود..يه روز

که بغلت کردم ..دستاي نازتو انداختي دور گردنم..تند بوساي صدا دار ميکردي و ميگفتي: به به !!جون به

به..مامان فداي دل مهربونت بشه عسل بانو ي من..يعني دلم ميخواست همون لحظه دنيا متوقف شه..

اين کارو از خودم ياد گرفتي..آخه من هر وقت بوست ميکنم..ميگم :به به..واقعا به به داره بوسات ها..

يه کتاب داري به اسم ني ني کوچولو و حيوانات..هر وقت کتاب و ميدم دستت ذوق ميزني ..اشاره ميکني

به ني ني ..ميگي:دد..اشاره ميکني به بره ميگي:ببيي..

اگه يه صداي کوچولو از گوشي من يا بابايي بياد..ميري مياري و ميدي بهمون  دختر فهميده ي من...

گوشيو برميداري ..راه ميري و حرف ميزني..ههههههه  ..فداي کاراي بزرگونت بشمممممم

وقتي باهات حرف ميزنم..تو هم با جديت تمام زل ميزني تو چشام..و به زبون مريخي جمله هاي طولا ني

ميگي..عاشقتر از پيشم ميکني..

يه دفه بهت گفتم برو پوشکتو بيار..رفتي تو اتاق..پوشکي که به پات بسته بود و باز کردي..آوردي دادي به

دستم..داشتم از تعجب شاخ در مياوردم..

وقتي کار بدي انجام ميدي..ميزني رودستت..سرتو تکون ميدي..ميگي:نچ نچ نچ..