فوتبال..
امشب واسه ائلین بار با بابا حجت رفتی سالن ..فوتبال..
بابا میگه خیلی خانوم بودی..اصلا اذیت نکردی..
و از همه دلبری کردی..
واست خوراکی گذاشته بودم..
خوراکیاتو خوردی و با خودت بازی میکردی..
تصورت میکنم وقتی کنار زمین نشسته بودی و با ذوق بازشونو نیگاه میکردی..
خوردنی بودی بلا طلای من..
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی