13ماه گذشت..
ازم میپرسن دخترت چند سالشه؟
میگم:1سال و 1ماه و 3روز..!
میگن ماشالله بزرگ شده!چه زود گذشت!
به خودم میام..1 سال و 1 ماه؟ تو 13 ماهه با ماهستی و برکت زندگی ماه شدی.
همه تلاشم اینه که لحظه به لحظه باهات باشم و ثانیه ای رو از دست ندم.ولی بازم وقتی میبینم با
سرعت نورداریم این ایامو سپری میکنیم احساس میکنم قدر روزای گذشته رو ندونستم ..
خدا رو شکر میکنم که خونه دارم و همه 24 ساعت روز رو میتونم باهات باشم و از بزرگ شدن و بالندگیت لذت ببرم.
من اصلا روحیه اینو ندارم که نصف روز ازت جدا باشم..
تو همه زندگی منی و دوری از تو واسم محاله..
13 ماهه زیبای من بند بند وجودت رو عاشقم ..
الان دلم بدجور هواتو کرد..صدات زدم..ستایش بیا به مامانی بوس بده..وای خدای من..!یه فرشته
کوچولوی سفید و خنده رو با ذوق فراوون ..دوون دوون اومد طرفم..نشستم رو زمین ..اومد بغلم..خدایا
بوی نوزادیشو میداد..صدتا بوسه از دهنش کردم..از زیر گلوش..بوی ناب همیشگی..پیرهنش بوی شیر
میداد..آخه صبح امروز مثل نوزادیاش شیر برگردونده بود..و منم که عاشق بوی شیرشم لباسشو عوض
نکردم..آخه این بو منو میبره به پارسال این موقع..
پارسال ماه رمضون که میرفتیم خونه همکارا تو همش 1 ماهت بود..کوچولو و خوابالو..ولی امسال که
رفتیم افطاری..رستورانو زیر پات گذاشتی ماشالله...همه میگفتن خانوم شدی..
برای همیشه به خدای رمضان..به خدای شبهای قدر..به خدای علی..به خدای لحظه های قشنگ سحر و
افطار..به دعاهای خیر روزه داران الهی..به اشکای بی منت همه مادرا میسپرمت.
خدایا کودکم رو حافظ باش و در سایه امن خودت نگهش دار ..
خدایا تنها آرزوی من عاقبت بخیری گل یاسمه..
حتی اگه نبودم دعای خیرم همیشه پشت و پناهته عمر مادر..
خدایا میدونم بنده خطا کاریم..ولی به هر حال مادرم..و خودت گفتی دعای مادر در حق فرزند مستجابه..
خودت میدونی که از وقتی باردار بودم همیشه اولین دعام این بوده که فرزند صالح داشته باشم..
خودت میدونی که نه زیبایی نه هیچ چیز دیگش مهم نبود..هر چند تو لطف کردی و کاملترینشو بهم دادی.
پس حالا که انقد باهام راه اومدی ..به دخترم ایمان کامل بده..کمکش کن بهترین دوستش خودت
باشی.. هر چند من همیشه اینو بهش گفتم و میگم..ولی اگه نبودم خودت راهنماییش کن..