لی لی.. ببعی...
همین الان داشتم واست شعر ببعی میگه بع بع رو میخوندم.
من گفتم :"ببعی میگه :"
یه دفه تو گفتی:"ب"(با فتحه)
من با ذوق فراوون:"دنبه داری؟"
تو با خنده:"ن"(با فتحه)
و من بازم غرق در بوست کردم نفس
و بارها و بارها تکرار شد...
دختر کوچولوی زرنگم چطوری بگم عاشقتم؟نمیتونم عشقم رو بهت توصیف کنم مامان!
10 ماه و15 روزگی
و چند وقت پیشا من باهات لی لی لی لی حوضک بازی میکردم.اینطوری:با انگشتم کف دستت می
چرخوندم و می گفتم:"لی لی لی حوضک.گنجشکه اومد آب بخوره افتاد تو حوضک!"
خیلی دوست داری این بازیو.
اون روز قشنگ که دستم باز بود و تو, تو بغلم بودی دیدم داری با انگشتت کف د ستمو لمس میکنی.خدای
من !داشتی واسم لی لی لی لی حوضک می خوندی!
آخه من چی بگم که تو انقد باهوشی مامان جون.
من تنها فدای تک تک اعضا و جوارحت و اون انگشتای ظریفت نفسم
10 ماه و 5 روزگی مشهد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی