ستایش عسلیستایش عسلی، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 16 روز سن داره

زندگی مامان و بابا:ستایش عروسک

این روزا..

1391/10/2 12:55
354 بازدید
اشتراک گذاری

این روزا همه خونه ی ما شده اثر تو..همه ی حرفای ما شده تو..همه رفتار و اعمال ما شده تو..همه جا

تو..همیشه تو..چقد خوشحالم واسه داشتنت..

هر کاری که هر کسی انجام بده طوطی وار تکرار میکنی..

هر کی هر چی داشته باشه..تو هم میگی:منه ..منه..

همه وقتم با تو پر میشه..همین که میبینی بیکار نشستم..وسایل بازیتو میاری میگی :مامانی بوآ(مامانی

بیا)..منم با ذوق تموم باهات همراه میشم..

میری کنا دیوار چشاتو میزاری رو دیوار..میگی:یه..دو..حالا من باید قایم شم..با صدای بلند صدام

میزنی..مامانییییییییی..مامان دان(مامان جان)..وقتی پیدام نمیکنی با نگرانی صدام میزنی..میگم من

اینجام بیا..خوشحال میشی ...فوری میای پیدام میکنی..جیغ میکشی..میترسونیم و دنبالم میکنی..منم

بدو بدومیگیرمت بغلم..و عشق بازی من و تو ..دلم نمیخواد هیچ وقت تموم بشه..

دستمال که میبینی..بینیتو میگیری..به دستمال اشاره میکنی که بهت بدم..

یه چیزی که میوفته رو زمین میگی: تاد(افتاد) و تا برش ندارم دست بردار نیستی..عاشقتم..

گوشیو برمیداری :ایو..بابایی..ههههههه(الکی میخندی)..ها!؟..آیه(آره)..واین مکالمه ادامه داره..میمیرم

واسه این الکی حرف زدنت با گوشی..باهوش من..

عکس خودتو هر جا که میبینی میگی..نی نی..حتی تو دستگیره ی درآور که استیله..فک کن!!؟؟آخه تو

چطوری خودتو تو اون دیدی؟قربون اون نکته بینیت بشم مامانی..

تازگیا خیلی به لالا کردن حساس شدی..شبا تا وقتی تو بیداری باید تلویزیون و لامپا روشن باشه..اگه

خاموش کنیم از گریه ریسه میری..آخه چرا؟تو خیلی خوش خواب بودی عمر مامان؟

هر بازی فکری که واست میگیریم دو روز نمیشه که فول میشی..ماشالله.. به بازیای فکری بیشتر علاقه

داری ..

تازگیا با خودت شعر میخونی..واییییییییی دلم واست غش میره..میخونی:جوجه جوجه طیااااااایی(جوجه

جوجه طلایی)..تا تا  اَبایی(تاب تاب عباسی)..شعر خوندنت دیونم میکنه شیرین زبونم..

عکس مامان بزرگا و بابابزرگا و دایی و خاله و عمو و بعضی از فامیل که بیشتر دیدی و تشخیص میدی..

وقتی که موهاتو خوشگل میکنم..یا لباس خوشگل تنت میکنم به رسم دختر بودن..میری جلو آیینه..ژست

میگیری و خودتو تو آینه برانداز میکنی..بعدم نوبت عکس میشه..میگم وایستا عکس بگیرم..پشت سرتو نیگا

میکنی..اگه منظرش خوب نباشه ...میری جایی که خودت دوست داری..اصلا باورم نمیشد تا این حد

بفهمی..ژست میگیری واسه عکس..بعد بدو بدو میای که عکستو ببینی..تو اینهمه فهمیدگیو از کجا آوردی

عشق من..

همه از فهمیدگی ساکت بودنت تعجب میکنن.. هر جا میریم واست لا حول ولا قوت الا بالله میخونن..آخه

هیچ وقت منو اذیت نمیکنی نفسم..

مثل گل دخترا میشینی و برنامه های تلویزیون و میبینی..هر یه دقیقه ای میگی ماما..و یا به من تو ضیح

میدی..یا ازم توضیح میخوای دونه ی انارم..

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (4)

صدیقه
4 دی 91 0:24
سلام ماشالله به ستایش نازم .... ببوسش از طرف من مامانش
صدف
6 دی 91 22:20
وای وای خدا جونم ، من که برای این عروسک زیبا ضعف کردم ، چقدر خانمه ، چقدر باهوشه ، خدا بهت ببخشه مریم جون . هزار مشالا
هدی مامان مبین
11 دی 91 10:03
قربون هوشت برم...ستایشی دیگه...مامانی عکس بذار از اونا که ستایش تشخیص میده منظره اش خوبه...ای حوووووونم
شادي
14 دی 91 3:26
خاله فداي شعر خوندنت عروسك . راستي به ماماني بگو عكس بزاره ازت . دلم تنگ شده برات .