ستایش عسلیستایش عسلی، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 7 روز سن داره

زندگی مامان و بابا:ستایش عروسک

پرژه ی پوشک گیرون..

1392/7/22 18:09
853 بازدید
اشتراک گذاری

من دنیای پوشکیتو خیلی دوست داشتم..خیلی..

وقتی پوشک بودی و  از پشت سر مثل جوجه اردکا راه میرفتی..هزاران بار قربون صدقت میرفتم و نازت میکردم..

خیلی بامزه میشدی با پوشک..وهنوز مثل نی نیا بودی..

بقیه در ادامه مطلب

چند روز قبل از تولدت کم و بیش باز میذاشتمت..و تو بعضی وقتا باهام همکاری میکردی..

البته خیلی دختر خوبی بودی..چون هر وقت میبردمت توالت جیش میکردی..

ولی حتما باید بهت یادآوری میکردم..خودت هنوز کنترل نداشتی..

هفت روز بعد از تولدت..یعنی دوسال و 7 روزگی..دیگه تصمیم گرفتم اصلا پوشکت نکنم..

و این شد که تو کامل از پوشک باز شدی..روزای اول چند دفه ای رو فرش خرابکاری کردی..

و وقتی بیرون میبردمت پوشک میبستم بهت..

ولی بعد از تقریبا دو هفته که کم و بیش کنترل داشتی..دیگه بیرون هم واست نبستم..

و فقط یه دفه اونم تو پارک جیش کردی..دیگه هم تکرار نشد..

و الان که دارم این مطلب رو مینویسم تو دو سال و 3 ماه و 24 روزته..وشما کاملا خانوم شدی و من اصلا نگرانت نیستم..

وحتی تنها میفرستمت جایی..چون بهت مطمئنم عسل طلا..

و رمز من واسه این موفقیت واقعا بزرگ این بود:

صبر و صبرو صبر..

دو دفه که رو فرش جیش کردی ناراحت شدم و سرت داد زدم..ولی هم خودم عذاب وجدان گرفتم و هم تو همکاریت کم شد..

پس تصمیم گرفتم با صبر و آرامش ادامه بدم..و خدا روشکر نتیجه داد..

خیلی مراحل سختی رو پشت سر گذاشتم..

از شیر گیرون..از پوشک گیرون..واقعا سخت بود..

ولی به یاری خدا از پسش بر اومدیم دوتامون..

ازتو هم ممنونم دختر صبور و مهربون مامان..اگه تو انقد آروم و خانوم نبودی معلوم نبود بتونم ..

خدایا شکرت واسه همه چی..

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

هانیه مامان دریا
8 آبان 92 12:24
خسته نباشی آفرین